معرفی کلی سایفرپانک
سایفرپانک، یک جامعهی آزاد و غیررسمی از افرادی است که با هم در ارتباط هستند و به دنبال افزایش حریم شخصی و حفظ آزادیهای فردی و حقوقی افراد میباشند. در این جامعه، کدنویسی به عنوان ابزار اصلی برای دفاع از این حقوق مطرح است. اعضای سایفرپانک، مانند اریک هیوز، به این باورند که برای تقویت امنیت و حریم شخصی، باید برنامه نویسی انجام داد.
سایفرپانکها از ابتدای دهه ۹۰ میلادی شکل گرفتند، زمانی که سه دانشمند کامپیوتر در منطقهٔ خلیجی گروهی جدید به نام سایفرپانک تأسیس کردند. اعضای این گروه، اطلاعات و دانش خود را در زمینههای مختلفی از جمله رمزنگاری، ریاضیات و علوم کامپیوتری با یکدیگر به اشتراک میگذاشتند.
گروه سایفرپانک از افرادی با زمینهها و ایدئولوژیهای متنوع تشکیل شده بود، اما همگی به یک باور مشترک پایبند بودند: حقوق فردی و حریم شخصی باید حفظ شود. این اعضا به عنوان یک جامعهٔ متشکل از افرادی با انگیزه به ارتقای امنیت و حفظ حریم شخصی افراد میپرداختند، و با استفاده از تواناییهای برنامهنویسی خود، به دنبال این اهداف میرفتند.
قیام سایفرپانک ها
سایفرپانکها، از سالهای پیش از بروز شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک و افشاگریهایی همچون اسنودن، آگاهی کاملی از اهمیت اینترنت داشتند. آنها به خوبی میدانستند که در آینده، حکومتها قصد دارند اینترنت را به نفع خودشان مصادره کنند. همچنین، با اینکه اطلاعات و ارتباطات آزاد در اینترنت ارزشمند هستند، اما حکومتها ممکن است برای حفظ منافع و قدرت خود، به سانسور و فیلترینگ دست بزنند.
قبل از ظهور شبکههای اجتماعی و حتی پیش از دهه ۱۹۷۰، گروه سایفرپانک موجی از سانسورها و محدودیتهای احتمالی در اینترنت را پیشبینی کرده بود. آنها به عقیده میرسیدند که تنها راه برای اطمینان از آزادی استفاده از اینترنت، استفاده از رمزنگاری بوده و باید راهکارهای مناسبی برای این منظور ارائه میدادند.
رمزنگاری به مجموعهای از روشها و تکنیکهای مختلف گفته میشود که برای محافظت از اطلاعات در برابر دسترسیهای غیر مجاز طراحی شده است. قبل از دهه ۱۹۷۰، استفاده از رمزنگاری به طور محدود و تنها توسط سازمانهای جاسوسی و نظامی انجام میشد و این موضوع به عنوان یک علم محرمانه در نظر گرفته میشد.
اما سایفرپانکها به دلیل اهمیتی که به آزادی و حریم شخصی اعضای جامعه میدادند، به دنبال راهکارهایی برای استفاده گسترده از رمزنگاری بودند. آنها با اعتقاد به اینکه رمزنگاری میتواند ابزاری قدرتمند برای سلب قدرت از دولتها و افزایش آزادی افراد باشد، به پیادهسازی و انتشار آن فشار میآوردند.
نخستین شخصی که به عنوان سایفرپانک شناخته میشود، آدام بک بود. او به عنوان یک نمونه اولیه و شجاع از رمزنگاری در امضای ایمیل خود استفاده کرد. این اقدام او در زمانی که استفاده از الگوریتمهای قوی رمزنگاری به شدت محدود بود، یک عمل نافرمانی مدنی به شمار میرفت. اما این اقدام او دیگران را به تلاش برای انتشار فناوریهای رمزنگاری و ایجاد زیرساختهایی برای آزادی ارتباطات اینترنتی تشویق کرد.
اقتصاد سایفرپانکها
سایفرپانکها، با تمرکز بر بانکهای مرکزی و کنترل سیاستهای مالی، از دیرباز به شدت مشکوک بودند. در سال ۲۰۰۸، زمانی که بانکهای مرکزی بهطور گسترده پول به منظور نجات بانکهای در حال ورشکستگی تأمین کردند، شک و تردید آنها تقویت شد. برای درک بهتر این مسئله، باید به مفاهیم اساسی مالیات و چاپ پول پرداخت.
معمولاً دولتها برای تأمین مالی خود از دو راه استفاده میکنند. راه اول، مالیات است که در آن دولت بهطور مستقیم از شهروندان پول جمع میکند. راه دوم، چاپ پول است که در آن دولت پول را چاپ میکند و به دست میآورد، اما این عمل به طور مستقیم به مردم بازنشسته نمیشود. وقتی که دولت پول چاپ میکند، معمولاً بهسرعت ارز را خریداری میکند، اما اغلب مردم به این نکته فکر نمیکنند که این فرآیند باعث کاهش ارزش داراییهایشان میشود.
مالیات نیاز به توافق دوطرفه دارد، اما چاپ پول یکطرفه و تحت کنترل دولت است. بنابراین، سایفرپانکها به چاپ پول توسط بانکهای مرکزی به عنوان نوعی دزدی از دارندگان پول عمومی نگریستند.
سایفرپانکها اعتقاد داشتند که باید یک ارز دیجیتال عمومی و بدون تسلط دولتها و نهادهایی به وجود آید که همه افراد را در یک وضعیت مساوی قرار دهد. این ارز عمومی نباید قابلیت سانسور یا دستکاری توسط هیچ دولت یا نهادی را داشته باشد. بعد از تجربه بحرانهای مالی در قرن بیستم، سایفرپانکها باور داشتند که سیستم اقتصادی سالمترین سیستمی است که هیچکس نتواند آن را تحت تأثیر قرار دهد.
بنابراین، آنها به ایجاد یک ارز دیجیتال عمومی و اشتراکی توجه ویژهای داشتند. اما این کار چالشهای بسیاری را به همراه داشت که تاکنون هیچکس نتوانسته است آنها را به راحتی حل کند.
مشکل دو بار خرج کردن
تصور کنید یک اسکناس ۱۰ دلاری دارید، اما این اسکناس به طور کاملاً دیجیتالی، فقط به صورت یک دسته بیت روی هارد دیسک شما ذخیره شده است. اکنون سوال اینجاست: چه چیزی مانع از کپی کردن این بیتها میشود؟
در دنیای فیزیکی، کپی کردن یک اسکناس ممکن نیست، زیرا هر اسکناس فیزیکی دارای ویژگیهای خاصی است که آن را منحصر به فرد میکند. اما در دنیای دیجیتال، این مسئله بسیار پیچیدهتر است. بدون وجود یک مکانیزم امنیتی مناسب، کپی کردن بیتهای یک اسکناس دیجیتال ممکن است به راحتی انجام شود.
حالا فرض کنید دو اسکناس ۱۰ دلاری دارید و کپی یکی از آنها را به یک فرد دیگر میدهید. چطور این فرد میتواند متوجه شود که این اسکناس تقلبی است؟
در دنیای دیجیتال، حفظ امنیت و اعتماد به یک سیستم پولی بسیار حیاتی است. سرورهای PayPal به عنوان یک مثال، فرایند “ضد جعل” را اجرا میکنند تا جلوی تقلب و جعل اسکناسهای دیجیتالی را بگیرند. اما این سیستم همچنان نیاز به کنترل کامل از سوی پی پال دارد.
اما سایفرپانکها به دنبال راهکاری بودند که بتوانند مشکل هزینه مضاف را بدون وابستگی به یک شخص ثالث حل کنند. این یعنی ایجاد یک سیستم پولی کاملاً غیر متمرکز که بتواند از طریق یک شبکه از کامپیوترها بهطور مشترک اداره شود. اما آیا این کار انجامپذیر بود؟ کسی نمیتوانست پاسخ این سوال را به طور قطعی بدهد!
دیوید چام (David Chaum) چه نقشی در جنبش سایفرپانکها داشت؟
دیوید چام، شخصیتی که بسیاری او را به عنوان پدر جنبش سایفرپانک میشناسند، واقعاً یک پیشگام در زمینه علوم کامپیوتر بود. او یک محقق پرکار و پرتلاش بود که بهتنهایی در زمینه ارتباطات ناشناس تحقیقات میکرد. علاوه بر این، چام تعداد زیادی پروتکل رمزنگاری شده را ابداع کرد که از جمله آنها میتوان به امضاهای گروهی، شبکههای ترکیبی و امضاهای کور اشاره کرد.
دیوید چام، با رهبری در سال ۱۹۹۰، اولین جنبشی را برای ایجاد پول دیجیتال به نام DigiCash را آغاز کرد. DigiCash از رمزنگاری نوآورانهای برای حفظ حریم خصوصی کاربران استفاده میکرد. به علاوه، در DigiCash هیچ نشانی از مشکل هزینه مضاعف یا دوباره خرج کردن وجود نداشت. این مزایا باعث شد که ابداع چام به سرعت در میان مردم محبوبیت پیدا کند.
الگوریتم اصلی این پول دیجیتال که به نام eCash شناخته میشود، برای اولین بار در سال ۱۹۸۲ منتشر شد. این الگوریتم سپس توسط رمزنگاران دیگر بهبود یافت و به یکی از الگوریتمهای معروف در زمینه پول دیجیتال تبدیل شد.
فعالیتهای دیگر سایفرپانکها
سایفرپانکها همواره به دنبال ارتقاء کیفیت و امنیت بیشتر کاربران بودند و برای این منظور تعداد زیادی آزمایش انجام دادند. آزمایشهایی که اغلب بهبود روشهای اشتراکگذاری فایلها و یا ارائهی طرحهای پرداخت برای کاهش هرزنامههای ایمیل میپرداختند.
باید توجه داشت که در کنار سایفرپانکها، گروههای دیگری نیز تلاش میکردند تا ارزهای دیجیتالی را ایجاد کنند. بهعنوان مثال، شرکت e-gold دو سال قبل از پی پال، یک ارز دیجیتال را معرفی کرد.
اما نتیجهی نهایی و مهم ترین تأثیر راهبردی در این زمینه به سایفرپانکها تعلق میگیرد. آنها موجب شدند که زمینه برای ایجاد ارزهای دیجیتالی امن و پیشرفتهای مانند بیت کوین، هموار شود. بدون تأثیر و نقش بیگمانی که سایفرپانکها داشتند، احتمالاً این ارزهای دیجیتال به اندازهی امروزی شهرت و موفقیت نداشتند.
پیشنهاد می کنیم مقاله ارز دیجیتال در ویتنام را مطالعه کنید❤️
آیا شما هم از هوش و نبوغ سایفرپانکها شگفت زده شدهاید؟ آیا به نظر شما هنوز جا برای ایمن سازی و ارتقاء سطح کیفیت ارزهای دیجیتال مدرن وجود دارد؟ نظرات و ایدههایتان را با ما به اشتراک بگذارید.